گیاهخواری درمان همه مشکلات است؟!

دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

بگذارید دو داستان را با هم مرور کنیم:

چند سال قبل بیماری داشتم مبتلا به دیابت و اضافه وزن شدید؛ تا جایی که به سختی می توانست راه برود و با کمترین حرکت تنفس های تند و حالت خفگی پیدا می کرد. این بیمار صبح و عصر بیش از 200 واحد انسولین دریافت می کرد ولی همچنان قند خونش تحت کنترل نبود. وزن حدود 120 کیلویی اش هم مزید بر علت شده بود و سیر قهقرایی داشت. روزی بالاخره خسته شد و خودش را از بخش ترخیص کرد و رفت. از او خبر نداشتم تا حدود یک سال بعد که در یک مراسم دیدم که مردی چابک به سمت من آمد و سلام کرد و خوش آمد گفت. بعد پرسید: دکتر جان! مرا یادت هست؟ گفتم: بله، ولی چطور ممکن است؟ داستان گیاه خواری و خام خواری اش در یک سال گذشته را تعریف کرد و این که با این ترفند توانسته هم وزنش را به خوبی کاهش دهد و هم این که انسولین را کنار بگذارد و صرفا با تغذیه و ورزش قند خونش را تحت کنترل درآورد. بسیار راضی بود و به من هم کارتهایی داد برای دادن به بیمارانی که این روش را برای آنان مفید می دانم.

چند وقت پیش بیماری داشتم مبتلا به کولیت اولسروز. بیمار یک جوان 30 ساله نحیف و شکننده بود که تحلیل عضلانی به وضوح در چهره اش مشهود بود و رنگ گچی اش نشان می داد که کم خونی شدیدی دارد. این بیمار از یک طرف خونریزی گوارشی داشت و از سوی دیگر خودخواسته روی آورده بود به گیاه خواری و خام خواری بر اساس نوشته های کتاب یک نویسنده مجهول. حاصل این رفتار شده بود کاهش وزن 20 کیلوگرمی در یک فرد لاغر و تحلیل عضلات بدون تغییر قابل قبول در وضعیت گوارشی و عودهای مکرر و کم خونی شدید و ضعف شدید جسمی.

کمتر کسی است که درباره گیاهخواری چیزی به گوشش نخورده باشد. درباره گیاهخواری مطالب مختلف و گاه متناقضی منتشر شده است و مخالفان و موافقان گیاهخواری هر کدام توجیهاتی برای خود دارند. علی ای حال مثل بسیاری از مسائل حیطه پزشکی اظهار نظر مطلق درباره این موضوع به خطا رفتن است. در این نوشتار قصد داریم این موضوع را از منظر طب قدیم بنگریم و نظر حکما را در این زمینه جویا شویم.

در مقدمه این بحث لازم است ذکر کنیم که در طب قدیم خوراکیهایی که نقش غذایی داشته اند به 3 دسته تقسیم می شدند: غذای مطلق، غذای دوایی و دوای غذایی. غذای مطلق غذایی است که تقریبا تمام آن جذب شده و قابلیت تبدیل به بافتها و ذخایر غذایی را داشته باشد و تغییری در مزاج ایجاد نکند. اما غذای دوایی و دوای غذایی خوراکیهایی هستند که گرچه قسمتی از آنها به عنوان غذا جذب شده و ماده اولیه بافتها و ذخایر غذایی قرار می گیرد ولی بخشی از آنها جذب نشده یا در صورت جذب شدن قابلیت تبدیل ندارد و در بدن ایجاد تغییرات مزاجی می کند. به تعبیری این دو گروه علاوه بر غذارسانی اثر دارویی نیز دارند البته غذاهای دوایی اثر دارویی کمتری نسبت به دواهای غذایی دارند.

اما اهمیت این مقدمه از این جهت است که اکثر میوه ها و خوراکیهای گیاهی یا از دسته غذاهای دوایی هستند یا از دسته دوای غذایی. به تعبیری مداومت در خوردن این خوراکیها منجر به تغییرات مزاجی و خروج از حالت اعتدال می گردد. مثلا ابن سینا در کتاب قانون ذکر می کند که کسی که قصد دارد سلامتی خود را حفظ کند باید سعی کند غذاهای اصلی او از دسته غذاهای مطلق باشد یعنی گوشتها به ویژه گوشت گوسفند و گوساله کوچک و بزغاله، نان گندم بی آفت و خوراکیهایی که مزه آنها شیرینی ملایمی در دهان ایجاد می کند؛ چرا که غذاهای دوایی و دواهای غذایی کیفیت مایعات خارج سلولی را تحت تاثیر قرار داده و آن را از حالت طبیعی و عادی خارج می سازند. از میان میوه ها نیز میوه هایی که بیشترین مشابهت را به غذاهای مطلق دارند انجیر و انگور رسیده و شیرین هستند و خرما. البته مداومت بر مصرف خرما در شهرهایی که خرماخیز نیستند توصیه نمی شود.

از سوی دیگر خوراکیهای مختلف بسته به این که از چه منشأی باشند باید مراحلی را طی کنند تا تبدیل به بافتهای بدن گردند و این مسیر در خوراکیهای حیوانی به جهت مشابهت بافتهای آنها با بافتهای انسانی سریعتر صورت می گیرد و در خوراکیهای گیاهی این مسیر طولانی تر است لذا انرژی بیشتری در این مسیر صرف می گرد.

خلاصه کلام اینکه از نظر حکمای طب قدیم مصرف خوراکیهایی که غذای مطلق نیستند به قصد اصلاح عوارض ناشی از بدخوری و معالجه بیماریها و اصلاح طعم و عوارض ترکیبات غذایی نه تنها منع نشده بلکه توصیه نیز شده است ولی گیاهخواری به صورت یک عادت و رویه معمول به این دلیل که می تواند تغییرات مزاجی ایجاد کند و بدن را از حالت تعادل خارج کند توصیه نشده است.

همان طور که مطالعات بالینی نیز نشان داده اند اگر گیاهخواری به صورت صحیح و برای فرد مناسب تجویز گردد می تواند او را در بهبود بیماری یاری رسان باشد ولی انتخاب اشتباه می تواند به شدت او را در معرض خطر قرار دهد. گیاه خواری باید دوره ای مشخص و مسیری معین داشته باشد و تحت پایش یک پزشک دلسوز انجام گیرد.

نویسنده: دکتر محمد علی زارعیان
برچسب‌ها:
نظرات کاربران

شما میتوانید نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنید.

ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
حروف بزرگ و کوچک یکسان است.